شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) برای بهینه سازی
گم شدن در سوراخ خرگوش معیارهای کسب و کارتان آسان است. اما تمرکز بر تعداد معدودی از معیارها مهم این است که در نهایت بیشترین نتایج را به همراه خواهد داشت.

این ترفند این است که بفهمید کدام معیارها را باید متمرکز کنید. این مقاله همه آنچه را که باید در مورد تعیین و تنظیم شاخص های اصلی عملکرد خود بدانید ، تجزیه می کند (KPI.)

شاخص های کلیدی عملکرد چیست؟
KPI فعالیتی قابل اندازه گیری است که برای اندازه گیری نحوه کارکرد یک جنبه اصلی در کسب و کار شما یا میزان دریافت آن استفاده می شود. برای وب سایت ها ، این می تواند شامل "میزان فروش" ، "تعداد بازدید" ، "میانگین ارزش سبد خرید" و انواع دیگر معیارها باشد.

KPI ها معیارهایی هستند ، اما همه معیارها KPI نیستند. این شرایط دوجانبه نیستند. فقط به این دلیل که برخی از اطلاعات قابل اندازه گیری هستند ، به معنای آموزنده بودن این اقدامات نیست. KPI همان مواردی است که برای اهداف خاص شما نتیجه می گیرد.

تبدیل ماکرو در مقابل تبدیل کوچک
معیارهای شما یا منجر به "تبدیل ماکرو" یا "تبدیل کوچک" می شوند. تبدیل ماکرو هدف اصلی وب سایت شما ، تبدیل ترافیک کاربر به درآمد است.

در طرف دیگر سکه ، تبدیل های خرد اقداماتی است که کاربر انجام می دهد یا در مسیر تبدیلات کلان درآمدزا هستند یا اصلاً ارتباط مستقیمی با درآمدزایی ندارند. تبدیل های خرد نقاط عطف فرآیند یا اقدامات ثانویه هستند

این می تواند مانند تعداد بازدیدهای تسویه حساب ، بازدید از صفحه برای هر کاربر ، اضافه شدن سبد خرید و غیره باشد. اما تبدیل های خرد KPI نیستند - در مورد اینکه چرا نباید روی تبدیل های خرد تمرکز کنید بیشتر بدانید.
کدام معیارها KPI نیستند؟
به طور متوسط ​​، معیارهایی که می توانند صندلی عقب باشند ، بازدید از صفحه برای هر کاربر ، میزان کلیک ، نرخ پرش و میانگین زمانی است که کاربر در سایت می گذراند. اصولاً همه معیارهایی که مستقیماً پول ندارند. آیا بهتر است کسی در هر بار بازدید از سایت ما وقت بیشتری بگذراند یا کمتر؟ گفتن غیرممکن است. آیا بهتر است کسی هزینه بیشتری را در سایت ما خرج کند یا کمتر؟ بدون سوال جواب مثبت است.

مراجعه به صفحه پرداخت ، افزودن محصولی به سبد خرید ، تعداد صفحات بازدید شده و چندین مورد دیگر از دیگر تبدیل های خرد است. این ممکن است نشانگر علاقه باشد ، اما به شما در ترغیب کاربر برای کلیک روی "خرید" کمک نمی کند.

آیا اصلاً باید زحمت نظارت بر تبدیل های خرد را داشته باشیم؟
مبلغ دلاری به این اقدامات متصل نیست. گرچه این موارد عالی هستند ، اما منجر به دریافت هزینه خدمات شما نمی شوند.

این بدان معنا نیست که شما به هیچ وجه نباید این معیارها و تبدیل های کوچک را کنترل کنید. دنبال کردن این معیارها مفید است زیرا آنها به شما اطلاع می دهند که کدام قسمت از سایت یا خدمات شما نیاز به توجه دارد و زمینه را برای تبدیلات بعدی فراهم می کند.

اما شما فقط باید بر اساس "معیارهای پول" تصمیم بگیرید ، نه تبدیل های خرد.

در اینجا چهار KPI آورده شده است که برای بهینه سازی وب سایت مهم هستند
1) درآمد به ازای هر بازدید کننده
درآمد به ازای هر بازدید کننده (RPV) به طور متوسط ​​متوسط ​​پولی است که شما به ازای هر بازدید کننده کسب کرده اید.

RPV یک معیار مهم است زیرا بینش مستقیمی در مورد عملکرد وب سایت در نهایت به دلار ارائه می دهد. هرچه این عدد بیشتر باشد ، درآمد کسب و کار شما بیشتر خواهد بود.

2) نرخ تبدیل
اگر نمی توانید پول را اندازه بگیرید (به عنوان مثال یک وب سایت تولید سرب است ، هیچ چیز فروخته نمی شود) ، نرخ تبدیل بهترین چیز بعدی است.

مطمئن نیستید نرخ تبدیل چقدر است؟ به درس شماره 1 در راهنمای مبتدیان برای بهینه سازی تبدیل بروید.
هزینه خرید مشتری
به دست آوردن مشتری هزینه دارد. چقدر هزینه خرید a به عنوان "هزینه جذب مشتری" (CAC) شناخته می شود. هزینه اولیه برای هر مشتری باید کمتر از سود حاصل از تبدیل شود (یا اگر آنرا می دانید کمتر از LTV باشد).

هدف در اینجا این است که فرایندهای خود را کامل کنید تا بتوانید هزینه ها و زمان خود را به حداقل برسانید و در نتیجه سود خود را به حداکثر برسانید.